به‌نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دیالوگ درونی دربارۀ خندیدن

+ بخند تا دنیا به روت بخنده! ایییییییییی

– ها؟! چی شده؟

+ میگم بخند که خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. هاهاهاهاهاهاها!

– بخندم؟! زده به سرت انگاری! به چی بخندم؟ گرونی و بی‌پولی؟ یا این‌که صابخونه جواب‌مون کرده باید برجی شیش-هفت تومن کرایه بدیم هر گورستون درّۀ دیگه‌ای که بخواییم بریم وسط این کرونایی؟

+ من به تو میگم بخند. بی‌خیال بابا! دنیا دو روزه…

– تو مث که حالت خوش نیستا! وقتی درد امون آدمو بریده باشه، کجاش خنده داره؟

+ از خودم درنیاوردم که… آقا معلم‌مون گفته!

– آقا معلم‌تون دلش خوشه. نفسش از جای گرم بلند میشه.

+ نه بابا کارش درسته. دویست و خرده‌ای آدم رو هفت صبح می‌کشونه سر کلاس. حتماً یه چی میدونه که میگه دیگه.

– ای بابا… ولم کن تو رو خدا. الان نشستم ببینم چه خاکی بریزم تو سرم. پونزدهم برج هم نشده هنوز. خالی خالی شدم. همین دیروز نزدیک دو میلیون فقط پول برنج دادم. پونصد تومن به سوپری محله. تازه هنوز گوشت نخریده‌ام. آخ‌آخ‌آخ… راستی باید برم واسه بچه‌ هم شیرخشک و پوشک بگیرم.

+ آها پیداش کردم. ایناهاش. تو جزوه‌ام نوشته‌ام که همین که حالت لبخند به چهره‌ات بگیری احساست کلی عوض میشه. علمی هم هست. یعنی درباره‌اش تحقیق کردند. کتاب نوشتند. انگار تنش آدم کمتر میشه، بعدش هم تصمیم‌های بهتری می‌گیره.

– خوبه والا. همه چی هم یه «علمی» تنگش می‌چسبونن توجیهش می‌کنن. لودگی‌مون کم مونده بود فقط.

+‌نه که به هم بخندیم، با هم بخندیم!

-‌ آره دیگه. بعد میگیم چرا جماعت گل‌باز زیاد شده‌ان؟ با گل همیشه بخند!

+ هاهاهاها…. خدایی قبول کن زیادی سخت می‌گیری … امتحانش ضرر نداره که یه دیقه نیش مبارکو وا کن. اصلاً اداشو درآر. هی هی هی هی…

– هی هی هی هی… زهر مار.چرا اینقدر جدی هستی؟!

+ آهان. حالا شد. ببین می‌خندی اصلاً خیلی قشنگ‌تر میشی.

– خیر سرم با این دندون‌های خراب. میدونی چند وقته باید برم دندونپزشکی؟ دو تا باید بکارم، یکی رو پر کنم… پولشو از کجا بیارم؟

+ چون عاقبت کار جهان نیستی است                 انگار که نیستی چو هستی خوش باش … خیام گفته.

– بله و شاملو هم گفته «غم نان اگر بگذارد»

+ شد من یه بار یه چی بگم تو جواب دندان‌شکن واسش نداشته باشی؟ ایییییی … نگاه کن کدوم دندونم شکست این بار؟

– با نمک! پاشو برو به درس و کارت برس بذار منم به حساب و کتابم برسم.

+        خنده‌ات گرفتا … زور نزن جلوشو بگیری… آها اینم جالبه راستی! آقا معلم‌مون گفت: «خنده نوعی دویدن درونی است.»  از کی بود؟ … نورمن کوزینس.

-‌ این دفعه از آقا معلم‌تون بپرس: گریه نوعی چی است؟

+ خب دیگه دیالوگ تمرینم دراومد. مرسی از گپ‌و‌گفتت. غصۀ پول هم اینقدر نخور. خدا روزی‌رسونه. بیا یه آهنگ هم برات بذارم. می‌دونم دوستش داری:

یه امشب شب عشقه

همین امشب رو داریم

چرا قصۀ دردو واسه فردا نذاریم؟

عزیزان همه با هم بخونین

بخندین و بخونین… بخونین…

که امشب شب عشقه… که امشب شب عشقه…

هالالالای‌لالای هالالای‌لای هالالالای‌لالای هالالای‌لای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *