به‌نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

رشد فردی در چالش کتاب‌خوانی گروهی با مهروماه

امروز، شنبه پنجم تیر ماه هزار و چهارصد، لایو اینستاگرامی برگزار کردم. سخنرانی‌ام دربارۀ رشد فردی در چالش کتابخوانی گروهی با مهروماه بود. به چیستی و چراییِ کتاب‌خوانی، چالش، گروهی، رشد فردی و مهروماه پرداختم:

 چرایی کتاب

کتاب برای من امری هویتی محسوب می‌شود. از کودکی به کتاب علاقه داشتم و با خاطرات دوران نوجوانی‌ام گره خورده است. حتی همین سال‌های اخیر برای نگه‌داری از کتاب‌هایم با نزدیک‌تر از رگِ گردن‌ها جنگیده‌ام. کتاب خط قرمز من محسوب می‌شود.

درست است که سرانۀ مطالعه در کشور ما پایین است و خیلی‌ها کتاب را جزو اقلام تجملی به شمار می‌آورند. اما همان‌طور که تحت هر شرایطی برای ساندویچ و پیتزا و لوازم آرایشی و بهداشتی پول داریم، کتاب را هم می‌توانیم با فاکتور گرفتن از یک‌سری خریدهای غیرضروری در سبدِ خریدمان بگنجانیم.

کتاب می‌تواند دروازه‌های آگاهی را به روی ما باز کند.

چرایی چالش

برخی عادت دارند پیشاپیش به فعالیتی که در فهرست کارهای روزانه‌شان قرار ندارد بگویند: «نمی‌توانم»، «وقت ندارم»، «خیلی مشغله دارم.» اما کافی است به چشم چالش به کاری نگاه کنیم. آن وقت ناخودآگاه برای پیروزی در یک اقدام و تصمیم درونی آن کار را جایی لابه‌لای اولویت‌های‌مان می‌چپانیم. اصلاً حتی ممکن است اولویت‌های‌مان را که روی سنگ نوشته نشده‌اند از نو تعریف کنیم.

در کتاب باشگاه پنج‌صبحی‌ها خواندم، «اگر کاری به نظرت دشوار و غیر ممکن می‌آید به آن به چشم چالش نگاه کن.»

ترجمۀ نقل قول از رابین شارما در تصویر بالا از این قرار است: «روی لبۀ محدودیت‌هایت به خود فشار بیاور. به این ترتیب است که قابلیت‌هایت ارتقا می‌یابند.»

چرا گروهی؟

در دنیای فردیت‌زدۀ مدرن، انگار فراموش کرده‌ایم که هیچ‌ انسانی جزیره نیست. انسان موجودی اجتماعی است با تمامِ محدودیت‌ها و توانایی‌هایش. ایجاد ارتباط برای انسان حیاتی است. بدون ارتباط انسان نمی‌توانست بقا و رشد پیدا کند. اما متأسفانه این روزها تمرکز و توجه‌مان به‌طور بیمارگونه‌ای خودمحورانه شده است. آن‌قدر توجه‌مان به اضطراب منزلت، اثباتِ منیّت، فخرفروشی و خودنمایی معطوف شده است که بیرون آمدن از پیلۀ فردگرایی که به دورِ خود کشیده‌ایم دشوار شده است.

چرا توسعۀ فردی یا رشد شخصی؟ (+تعالی)

توسعۀ فردی تنها به مدیریت زمان و افزایش بهره‌‌وری محدود نمی‌شود. مهم‌تر از آن، بینش و نگرش نیز مطرح است. در واقع، توسعۀ فردی با آگاهی و ارتقای توانایی‌ها و مهارت‌های فکری گره خورده است.

تجربۀ توسعۀ فردی به‌صورتِ گروهی یک تجربۀ خاص و منحصر به فرد است. ممکن است کسی به لحاظِ اخلاقی با تقسیم‌بندی آدم‌ها به دو دستۀ باهوش و کودن، خواص و عوام، یا نخبه و عادی مشکلی نداشته باشد. اما بر اساس پژوهش‌های هوارد گاردنر، استاد شناخت و آموزش در دانشکدۀ تعلیم و تربیت هاروارد، طیف هوش در انسان‌ها ابعاد چندگانه‌ای دارد. همین به پیچیدگی‌های تعریف «باهوش» می‌افزاید. در آموزش و پرورش کشور ما تنها به هوش ریاضی/منطقی توجه می‌شود، در حالی که هوش می‌تواند طیف گسترده‌ای را شامل شود: هوش زبانی/کلامی، موسیقایی، بدنی/جنبشی، بصری/فضایی، بین‌فردی، درون‌فردی، و طبیعت‌گرا.

در یک گروه با افرادی دارای انواع هوش، می‌توان ابعاد و جنبه‌های متفاوتی از یک موضوع واحد را دید. این یک تجربۀ شگفت‌انگیز است.

و چرا مهروماه؟

فلسفۀ نام مهروماه مفصل است و آن‌ را در مجالی دیگر بازخواهم گفت. تنها توجه شما را به چند پرسش جلب می‌کنم:

  1. آیا من دنبال کسبِ اعتبار، شهرت، محبوبیت و به‌واسطۀ این‌ها دنبال کسب قدرت هستم؟
  2. آیا من به‌دنبالِ کسب لقب و عنوان و پرستیژ و منزلت اجتماعی هستم تا برتری خودم را به رُخ دیگران بکشم؟
  3. آیا می‌خواهم آموخته‌هایم را احتکار کنم تا حفره‌های عاطفی ناشی از کمبود عزت نفس و اعتماد به‌نفس را در خودم بپوشانم؟

یا می‌خواهم….

– پلی بسازم تا دیگران هم بتوانند در گردنه‌های باریک و تاریک از آن عبور کنند؟

– مشعلی بیفروزم و فانوسی به‌دست بگیرم تا چراغِ راهِ گم‌شده‌ای باشم که دربه‌در به‌دنبالِ کورسوی نوری می‌گردد؟

-میراث معنادار و نام نیکی از خودم به جا بگذارم که خرّم نغمه‌ای باشد تا مردم بسپارند به یاد؟

مهروماه عطای ارزش‌های جعلی را به لقای‌شان بخشیده است.

لونا شبیهِ راهبۀ بی‌صورتی است که فانوس به‌دست ایستاده بر فراز صخره‌ای تا به‌جای فانوسِ شکستۀ دریا، نوری هرچند کم‌رمق به دل تاریک شب و موج‌های دریای طوفانی بتاباند.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *