امروز در میان نوشتههای پیشنهادی یکی از دوستانم به مطلبی برخوردم که اکسپلور اینستاگرام را بهعنوانِ قاتل رؤیاهایمان معرفی کرده بود.حرفش این بود که آنقدر انرژی ذهنی ما را صرف کارهای بیهوده میکند که دیگر برایمان انرژی کافی باقی نمیماند تا بتوانیم روی خودمان، آینده، و اهدافمان متمرکز باقی بمانیم.
از جیم کوییک در کتاب «نامحدود» نقلقول آورده بود که:
«اگر در هنگام کار کردن، مدام گوشیهای موبایل خود را بردارید و به بهانۀ استراحت کردن در شبکههای اجتماعی پرسه بزنید ناگهان مغز شما با حجم زیادی از اطلاعات مواجه می شود که باید آنها را پردازش و پالایش کند. در این حالت قشر جلوی پیشانی و استریاتوم مغز مجبور میشوند مقدار زیادی گلوکزِ اکسیژنه بسوزانند؛ و این همان سوختی است که برای کار کردن و تمرکز عمیق به آن نیاز دارند. پرسه زدن در شبکه های اجتماعی و مواجه شدن با حجم زیاد اطلاعات باعث میشود مغز این سوخت را به سرعت بسوزاند؛ در نتیجه دیگر قادر به تمرکز کردن بر روی کار اصلیمان نخواهیم بود. چون ما عملاً مواد غذایی مغز را تمام کردهایم.»
هرچند آن مطلب فقط روی پرهیز از اکسپلورِ اینستاگرام مانور داده بود اما در این نوشته قصد دارم روی این تأکید کنم که باید بهصورتِ کلی از پرسهزنیِ بیهدف در شبکههای اجتماعی اجتناب کنیم.
جنگِ جهانیِ رسانهها، جنگِ ذهنها (+ شمشیربازی فکری)
کتابفروشیِ حوضِ نقره در موزۀ سینمای باغفردوس، یک تلویزیون تزِئینی قرمز گذاشته روی چارپایهای چوبی و روی صفحۀ خاموشش نوشته: «به جاش کتاب بخونین.» من هم عکس یادگاری با آن تلویزیون گرفتهام و هم تلویزیون مینیاتوریاش را خریدهام و گذاشتهام روی کتابخانهام تا همیشه جلوی چشمم باشد.
درست است که ما در خانه تلویزیون داریم و اغلب هم روشن است. اما تمام مدت یا روی شبکۀ کارتون کودک یا حالت پخش موسیقی است. و برای خیلیهای دیگر هم مثل من، تلویزیون دیگر آن ابزار اغواگری نیست که گویِ تمرکز را یکتنه ربوده باشد.
در واقع همانطور که پیشتر شاهین کلانتری در کلاس توسعۀ فردی مطرح کرده بود، امروزه تلویزیون دیگر عامل یکهتازِ حواسپرتی نیست. بلکه امروزه موبایل و گوشی همراهمان آن ابزارِ دیجیتالی و همیشه در دسترس ما هستند که به موذیانهترین شکل ممکن در ذهن ما اختلال ایجاد میکنند. گوشیهای موبایل، پیش از هر چیز روی «تمرکز» ما نویز میاندازند.
اگر دقت کنیم میبینیم ما اغلب بهصورتِ ناخودآگاه در زمانهای استراحت و بیحوصلگی به موبایل و اینستاگرام و شبکههای مجازی پناه میبریم. وقتی صبح از خواب بیدار میشویم، یا کوچکترین فرصتی پیدا میکنیم، مستقیم میرویم سراغ موبایل. تو گویی هیپنوتیزم شده باشیم.
بردگی نوین
حالا با راستی و ناراستیِ تئوری توطئه کاری ندارم. اینجا موضوع بحث خودشناسی، خودسازی و تأثیرگذاری است. اگر میخواهیم اهداف و رؤیاهای روشن و مشخصی داشته باشیم ناگزیریم که بنشینیم یک گوشه و برای مدت خوبی با خودمان خلوت کنیم. اگر میخواهیم کار باکیفیتی ارائه یا محتوای خوبی تولید کنیم ناچاریم که چند ساعتی با موبایلمان خداحافظی کنیم. اگر میخواهیم هر روز دستاوردهایمان از روز پیش بیشتر باشد باید فضا و فرصت این را داشته باشیم که روی دغدغهها و افکارمان تمرکز کنیم.
«اعتیادمان به عوامل حواسپرتی»، آنطور که رابین شارما در باشگاه پنجصبحیها میگوید، ما را به یک «زامبی سایبری» تبدیل کرده است و «فناوری به جای آزادی ما را به بردگی کشانده است».
«در مقابل این دنیا که قصد داره سلطه و اربابی زندگیتون رو ازتون بدزده، سخت مقاومت کنید. دنیایی که میخواد شما رو با عوامل حواسپرتی وسوسه کنه. دنیایی که میخواد بین مردم جنون دیجیتال راه بندازه.»
– رابین شارما، باشگاه پنجصبحیها
این نوشته هنوز کامل نیست و بهروز رسانی خواهد شد.
4 پاسخ
سلام میترا جان عزیزم
نوشتههای شما هم مثل لایوها فوقالعاده است.
خیلی عالی بود و منتظر ادامهاش هستم، سلامت باشی دوست نازنینم🍀🌷❤
سلام فاطمه جان.
خیلی از دیدگاهت سپاسگزارم. باعث افتخار منه آشنایی با عزیزانی مثل شما و اینکه این قدر به من لطف و مهر دارید.
سلام میترا جان
عالی بود
خرید تلویزیون مینیاتوری، یادآوری خوبی بود
سلام فرح عزیز.
ممنونم از ثبت دیدگاهت 🙂