مسئلۀ اشتها
من عاشق آلواسفناج و خورش بامیهام. شوهرم اما حتی دلش نمیخواهد ریختشان را ببیند. برای همین همیشه میگوید «وقتی خانه نیستم، برای خودت و بچهها درست کن. من نمیخورم.»
ژاسمین، دخترمان، که ذائقهاش به بابا جانش رفته، با دیدن این غذاها ترش میکند. لبش را یکوری و با چانه و گردنش یک عقبنشینی جانانه میکند و میگوید: «اَی! این چیه دیگه؟ دوست ندارم. نمیخورم.»
ژوان، پسرمان، اما خوشش میآید از این غذاها. وقتی جلویش میگذارم لبخند دلبرانهای میزند و سرش را به آرامی این طرف و آن طرف تکان میدهد و با لحن کودکانهاش میگوید: «بــــــــــــــــهبــــه!» و باولع شروع میکند به خوردن.
این همه را گفتم تا به تشبیه نهفته در عنوان این نوشته، «اشتهای نگارشی»، برسم.
آزمون اشتهای نگارشی: چهقدر خوشاشتها هستید؟
با پاسخ دادن به این پرسشها میتوانید میزان خوشاشتهایی یا کماشتهایی نگارشیتان را مشخص کنید:
وقتی نوبت به نوشتن میرسد با دیدنِ ادوات تحریر، قلم و دفتر و میز و صندلی و … احوالتان به چه ترتیب دگرگون میشود؟
- ماهیچههایتان منقبض میشود و وحشت میکنید. یا حتی ممکن است غش و ضعف و یا صحنه را به ترتیبی ترک کنید. (بهانههای جورواجور)
- ابروان به حالت استیصال، کمانی، یا بهحالت پریشانی، درهم گره خورده، و لبولوچه از حالت طبیعی خارج، و چانه به گونهها نزدیکتر میشود. (ترش میکنید.)
- گرچه سختتان است اما با بیمیلی و اکراه بالاخره زورکی هم که شده لقمهها را فرومیبرید. به چشم اجبار یا تکلیف و وظیفه به آن نگاه میکنید و با خود میگویید «ویتامین کا داره برای قوزک پا مفیده».
- چشمهایتان برق میزند آب از دهانتان سرریز میشود و با ولع به سمتشان هجوم میبرید.
- دست و دلتان از اشتیاق میلرزد عین عاشقی که به وصال با معشوق رسیده باشد. از خود بیخود میشوید؛ حساب زمان و مکان از دستتان خارج میشود و آنقدر غرق در عالم نویافته میشوید که حسوحالی روحانی و فرازمینی پیدا میکنید.
به خودتان از ۱ تا ۵ چه نمرهای میدهید؟
داروی تقویت اشتهای نگارشی
اگر اشتهایتان خوب است که خدا را شکر.
اما اگر نیاز به تقویت و افزایش اشتهای نگارشی دارید، از راهکار «آزادنویسی» استفاده کنید.
آزادنویسی یعنی هرچه میخواهد دل تنگت بنویس.
هیچ محدودیتی برای خودتان در نظر نگیرید، مگر این محدودیت که کمتر از ۵ دقیقه در روز ننویسید.
یعنی هر روز دستکم پنج دقیقه و بیشتر را به نوشتن اختصاص دهید.
میتوانید افکار، دغدغهها، اهداف، برنامهها، مشاهدات، خاطرات، و هر چیزی که ذهن شما را مشغول کرده بدون هیچ آداب و ترتیبی روی کاغذ بیاورید. اگر دلتان خواست میتوانید در قالبِ نامه به خودتان یا عزیزی از دسترفته یا دیالوگی خیالی بنویسید یا حتی نوشتاردرمانی کنید.
در انتخاب نوع و جنس و رنگ و اندازۀ کاغذ یا دفتر و ادوات تحریر که مداد، خودکار یا خودنویس باشد ابداً وسواس به خرج ندهید.
حتی میتوانید اگر دلتان خواست روی مانیتور و صفحۀ رایانهتان تایپ کنید.
با هرچه دمِ دستتان دارید بنویسید.
اگر دوست دارید جایی بایگانیشان کنید و اگر هم خواستید و دلتان آمد ـ که پیشنهاد نمیکنم ولی خود دانید ـ میتوانید اصلاً بسوزانید یا به آب روان بسپارید یا در سطل زباله بیندازیدشان.
دوز مصرفی
در بدترین شرایط و بیحوصلهترین روزها دستِکم میتوانید شرحِ ماوقع و آنچه در طول روز برایتان پیش آمده است را گزارشگونه بنویسید.
باقی روزها که سرحالتر هستید میتوانید دربارۀ موضوعات گوناگون بنویسید.
فقط این را بدانید که تنها بیشتر نوشتن و هر روز نوشتن است که میتواند اشتهای نگارشی شما را تقویت کند و اشتهارِ نگارشیتان را در پی داشته باشد.
یعنی اگر میخواهید تأثیرگذارتر بنویسید و نویسندۀ مشهوری شوید یا در تولید محتوا حرفهای عمل کنید، لازم است در میانۀ هیاهو با خودتان مرتب خلوت کنید.
از حس ملال و کلافگی در موقعیتهای گوناگون روزمره برای بیشتر نوشتن استفاده کنید.
خلاق باشید و ملال را به شوق تبدیل کنید.
در سکوت نیمهشب، یا پیش از طلوع، وقتی همه خواباند، یا حتی وسط شلوغیهای روز، در مترو و اتوبوس، پشت فرمان بهوقت انتظار در ترافیک و … بنویسید. حتی در آشپزخانه روی اپن، بالای تختخواب یا رختخواب، و خلاصه همهجا دفترچۀ کوچکی همراه داشته باشید و تا وقتی پیدا میکنید شروع به نوشتن کنید.
اصلاً همین حالا، بعد از خواندن این نوشته، نظرتان را بنویسید.
عوارض جانبی
از شربتِ اشتهاآورِ «آزاد نوشتن» تا میتوانید بنوشید. این دارو هیچ عوارض جانبیای جز سلامت روان و دگرگونیِ مثبتِ حال و احوال و شیوۀ زندگیتان ندارد.
البته ممکن است در خلالِ سمزدایی، یک عدّه آدمهای سمی و عادتهای ناسالمتان که در موردشان با خودتان صادق نبودید به مرور زمان از زندگیتان حذف شوند که هیچ جای نگرانی ندارد.
پس یادتان نرود برای داشتن سلامت دستگاه گوارش نگارش، هر روز دستکم پنج دقیقه آزادانه بنویسید.
10 پاسخ
اشتهای نگارشی اینجانب در سلامت کامل به سر می برد. میوتوانم نمره ۵ را با خیال راحت به آن بدهم. قلم و کاغذ مثل دیدن یک خورش بامیه خوش رنگ و لعاب، آب از لب و لوچه ام آویزان می کند:))) هرچند گاهی نوشتن برای انتشار یا انجام برخی تمارین مثل خوردن غذای زورکی است ولی همان هم دلنشین است. اصلا برای من نوشتن مثل کشیدن نفس های عمیق است و لایه های ذهنم را گردگیری می کند. نوشتن ذهنم را شفاف می کند. به نظرم آزاد نویسی بهترین کارش همین است. ذهنت را از بیهوده ها و آه و ناله ها خالی می کند تا ذهنت عمیق تر شود و برود سراغ چیزهای مهم و اساسی.
نوشتن برای من باز کردن دریچه ای است بروی ذهن تاریک و گرد گرفته:)
سلام زهرا جان عزیز.
خیلی ممنونم از دیدگاهی که نوشتی. عالی است.
اینکه هر روز در وبگاهت نوشتههایت را به روز میکنی، افتخار برانگیز است و جای تبریک دارد. دستمریزاد.
مراقب اشتهای نگارشیات باش. 🙂
هنوز متنت را کامل نخواندهام. با دیدم درجات اشتهای نگارشی ذوقزده آمدم بگویم مورد شش هم وجود دارد که انقدر شیفته کاغذ و خودکار و ادوات نگارشی و حتی خود نگارش میشوی که دست و دلت به نوشتن نمیرود. خیره به ادوات میشوی اما هنگام عمل قفل میشوی. مثل وقتی که کسی را دوست داری میبینی و سختت است بگویی “دوستت دارم” یا وقتی غذایی میبینی و از ذوق نمیخواهی بخوریاش مبادا لحظه خوش تمام شود. حسی مثل بودن در برزخ
دقیقا باهاتون موافقم
درموردموضوع جالبی که مطرح شده باید رک وراست بگم که من مدت طولانی نیست که اشتهای نگارشم باز شده،در حقیقت حدود سه ماه است که به طور منظم وفقط برای دل خودم می نویسم.روزهای اولی که شروع به نوشتن کردم فکر نمیکردم باقلم وکاغذ انقدر رفیق شوم که هر روز وبه ناگاه دلم هوایشان را کند ونتوانم کنارشان بگذارم،حالا دیگر باهم آشنایی قدیمی پیدا کرده ایم.من دلم می خواهد بگویم وقلم وکاغذم باعلاقه واشتیاق به حرفهایم گوش می دهند.دلنشین ودلپذیر.
از شروع این عادت آرامش بخش با تمام وجودم شادم وبه نوشتن آرام ومستمر ادامه خواهم داد.
سلام
من خداروشکر اشتهای نوشتنم خوب هست. البته گاهی هم شده چیزی برای نوشتن نداشتم، منتها با شروع و پای کار ماندن و نوشتن یک جمله باقی جملات پشت سرش ردیف شدند.
مطلب تونم خیلی جالب بود.
موفق باشین : )
سلام.
اشتهای نگارشم بدک نیست، هر چند که به اشتهای بستنیام نمیرسد.😉
دوست دارم نوشتن را و تمرینش را برخودم واجب میدانم. حتما به کمک شما همراه دوستداشتنی و کار بلد به خوبی پیش میبرم.
به اشتهای نگارشی خودم نمره ۳ رو میدم و امیدوارم با آزاد نویسیهای بیشتر این نمره رو بالاتر ببرم!
آزاد نویسی موانع ذهنی رو کنار میزنه و از این لحاظ برای من واقعا مفیده…
درود دکترحان
با خواندن نسخه درمانیات کلی حال دلم خوب شد. ممنون که با دلسوزی راهکارهای درستی دادی.
موفق باشید.
سلام
به خودم نمره ی ۴ رو میدم هر چند بعضی روزها با دیدن دفتر و قلمم رفتارم درست مثل رفتارهای ذکر شده در نمره ۵ هست…
ممنون از شما خانم سالاری جان 🤍