اندیشیدن مهمتر از کتاب خواندن است.
گاهی خواندن کتاب بهانهای است برای رودرروییِ بیپرده با خویشتنی که اغلب آنرا نادیده میگیریم و یا حتی از آن میگریزیم. در واقع جادوی کتابخوانی، آویختنِ آینهای شفاف در برابر دیدگان ماست تا خاطرات، افسوسها، آرزوها و ای کاشهایمان مجالی برای ظهور بیابند. در حین و پس از خواندنِ کتاب، آگاهیمان از نقاطِ قوت و کاستیهای خود به مراتب افزایش مییابد.
جمعبندی در قالب تأملات
حالا که اولین خوانش گروهی مهروماه کتابخوان به پایان رسیده است، نوبتِ جمعبندی و تأملات است.
برای این که درک و دریافت خودمان از کتابی را بسنجیم، میتوانیم از زوایای مختلف به تجربۀ خواندن نگاه کنیم. در باب تأملاتی که میتوان از یک کتاب داشت، علاوه بر ارائۀ چکیدۀ سخن (یا همان خلاصۀ مطلب) و برگزیدن جملهها و قطعههایی ناب، چند فعالیت دیگر پیشنهادی برایتان دارم:
نگریستن از دریچۀ فرهنگ
یک- از دریچۀ فرهنگی به آنچه خواندیم، نگاهی بیندازیم. در واقع، به تشابهات و تفاوتهای فرهنگی خودمان با فرهنگ متن بیشتر بیندیشیم. بپرسیم اگر نویسنده در این بافت اجتماعی و فرهنگی بود چه دغدغههای دیگری میتوانست داشته باشد؟
پلی به دنیای درون
دو- اجازه بدهیم کتاب پلی به دنیای درونی ما بزند و دروازههای ورودی به ذهن خود را نبندیم. مهمترین گامِ رشد و پیشرفتمان این است که مشاهده کنیم خودکاویِ ناشی از خوانش این کتاب چه دستاوردهایی برای ما داشته و در رفتار و تصمیمگیریهای بعدی ما چه تأثیری ممکن است داشته باشد؟
کلیدواژهها
سه- تلاش کنیم واژگان کلیدی و تیرآهنهای اسکلت متن را شناسایی کنیم. وقتی میخواهیم در چند کلمه بگوییم این کتابی که خواندیم به چه موضوعی بیشتر پرداخته است، وادار میشویم تا آن جا که میتوانیم ابهامزدایی کنیم. هر تلاشی در جهت شفافتر اندیشیدن به افزایش آگاهی ما کمک میکند.
پرسیدن از پاسخ دادن مهمتر است
و چهار- پس از خواندن یک کتاب، بیش از آنکه به پاسخهای بیچونوچرا رسیده باشیم محتملتر است که فهرستِ پرسشهایمان طولانیتر شده باشد. این اتفاقاً نکتۀ جالبتوجهی است. همین که پرسشهایی نو در ذهن ما طرح میشود، ناخودآگاه به دنبال یافتن پاسخ آنها میگردیم. فراموش نکنیم که ذهن کنجکاو، بیدار، هوشیار و زنده است.
از اینجا میتوانید فایل پیدیاف تأملات مهروماهِ کتابخوان را دانلود کنید:
5 پاسخ
خانم سالاری مقاله زیبا و پر محتوایی بود بهتون به خاطر داشتن اینهمه انرژی و قلم زیبا تبریک میگم
ممنونم اکرم پیران عزیز و نازنین از پیام پرمهر شما.
احسنت بانو سالاری بزرگوار
درود به نگاه و قلم شما
لذت بردم و کمی حسادت کردم
خوشم اومد از نگاهتون
خوشحالم که رفقایی مثل شما دارم که همگی خوش قلم هستند
عالی میترا جان . مثل همیشه
اندیشیدن و جدا شد از دنباله رو بودن هدف اصلی کتاب خواندن وگرنه بدون مطالعه هم میشه طوطی وار زندگی کرد.
پایدار و موفق باشی.
ندا جان ممنونم از دیدگاهت.